عاشق ترین عاشق
قاسمی ::: جمعه 85/8/5::: ساعت 12:0 صبح
من عشق را در تو
تو را در دل
دل را در موقع تپیدن
وتپیدن را به خاطر تو دوست دارم
من غم را در سکوت
سکوت را در شب
شب را در بستر
وبستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم
من بهار را به خاطر شکوفه هایش
زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را به خاطر تو دوست دارم
من دنیا را به خاطر خدایش
خدایی که تو را خلق ««کماج»»
قاسمی ::: پنج شنبه 85/8/4::: ساعت 11:42 عصر
چه بی وفا بودی
گلِ داودی
گل داودیِ سفید
تو گُلدُن تو پنجِرَه
رازِ دِلِ خُ نگفتِن
بی مونِسی شُپَره
وزی دستِ زنی زیبا
بِی مِه تو گلدُن ایکاشت
مَواسته شُکوفه هادَم
افسوس که رَفت و نِیواشت
حالا که به مِ ول ایکِ
بِی چه بی وفا بودِی
رفتی و یاد مِ نتکِ
(ابراهیم
چه بی وفا بودی
قاسمی ::: پنج شنبه 85/8/4::: ساعت 11:38 عصر
***من هنوز عاشقتم***
می نویسم برای تو ای که از من دور شده ای بخوان
و باور کن. هم برای تو می نویسم هم برای قلبم. تعجب
نکن که دیگه واسه چی به قلبم آخه قلب من همیشه
با توست اول تو ای دل من بس است دیگر تا کی دلخوشی
با جملاتی چون به عشق تو اسیرم برای تو می میرم
هرگز نرود یاد تو از دل من مگر آنروز که در خاک
شود منزل من و.... نه دیگر این جملات نمی تواند مرحمی
باشد بر دل زخم خورده ام. جملاتی که در نگاه اول پر از
احساس ولی در باطن .... و اینک تو ای نامهربان:شبها
چشم هایت برای من می گریست و روزها منتظر نگاه من
( واسه جور شدنش این تیکه رو گفتم ) ولی امروز فقط
برای فریب دادن بیدار می شوند ابروانت چون کمندی بود
ولی امروز فقط برای ساز مخالف زدن به کار می رود
قاسمی ::: پنج شنبه 85/8/4::: ساعت 11:20 عصر